بسم‌الله

خیره میشوم به قابِعکسِ روی میزم

به چشم‌های بهترین‌های زندگی‌ام

پدرم، شاهِ دلم

مادرم، ملکه‌ی من

خواهرم، نگینِ قلبم

برادرم، دلیلِ خنده‌های از ته دل‌م

بعد؛

تمام روز‌های این سال‌ها از جلوی چشمانم می‌گذرد، با همه‌ی بالا و پایین‌هایش، تلخیها و شیرینی‌هایش،

و نا‌خود‌آگاه زیرلب زمزمه می‌کنم:

رب من! هبلبکمالالانقطاعالیک»




مشخصات

آخرین جستجو ها